مدیریت دولتی
صابر تقی پور؛ سید نجم الدین موسوی؛ محمد حکاک؛ رضا سپهوند
چکیده
هدف از انجام این مطالعه طراحی الگوی سیاستگذاری نمایشی در صنعت بانکداری بوده است. روش پژوهش حاضر براساس رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم استقرایی- قیاسی است. جامعه کیفی موردمطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی، مدیریت بانکداری، مدیریت استراتژیک به همراه اعضای هیئتمدیره و مدیران عامل بانکهای ...
بیشتر
هدف از انجام این مطالعه طراحی الگوی سیاستگذاری نمایشی در صنعت بانکداری بوده است. روش پژوهش حاضر براساس رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم استقرایی- قیاسی است. جامعه کیفی موردمطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی، مدیریت بانکداری، مدیریت استراتژیک به همراه اعضای هیئتمدیره و مدیران عامل بانکهای کشور تشکیل دادند که تعداد مشارکتکنندگان در این مطالعه 18 نفر بودهاند. تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. مدلسازی، سطحبندی و برقراری ارتباط مفهومی میان ابعاد سیاستگذاری نمایشی با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. جامعه آماری کمی مطالعه را اعضای هیئتمدیره و مدیران ارشد بانکهای کشور تشکیل دادند. نمونهگیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت. در این راستا تعداد 40 نفر از جامعه آماری موردنظر بهعنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. یافتههای حاصل از انجام این مطالعه نشان داد که فرهنگسازمانی، ویژگیهای شخصیتی مدیران، اقتضائات محیطی، سیاستزدگی، هوش عاطفی، سبک مدیریت تظاهرگرایانه، سوداگری، عدم مطالبهگری، جهتدهی هدفمند افکار عمومی، عملکرد ویترینی، شرایط سازمانی و جوسازمانی بهعنوان ابعاد اصلی سیاستگذاری نمایشی در صنعت بانکداری مطرح هستند
محمد حکاک؛ معصومه مؤمنی مفرد؛ صابر تقیپور
چکیده
ضرورت هماندیشی خبرگان و اندیشمندان در تصمیمات و سیاستگذاریهای کلان منجر به پیدایش مفهومی نوین در ادبیات مدیریت به نام اتاق فکر شد. در این راستا مدیران و سیاستگذاران کلان سازمانی تلاشهای بیوقفهای بهمنظور تشکیل اتاق فکر کردند. اما متأسفانه خروجیهای نامطلوب اتاقهای فکر نشان از اثربخش نبودن تشکیل ...
بیشتر
ضرورت هماندیشی خبرگان و اندیشمندان در تصمیمات و سیاستگذاریهای کلان منجر به پیدایش مفهومی نوین در ادبیات مدیریت به نام اتاق فکر شد. در این راستا مدیران و سیاستگذاران کلان سازمانی تلاشهای بیوقفهای بهمنظور تشکیل اتاق فکر کردند. اما متأسفانه خروجیهای نامطلوب اتاقهای فکر نشان از اثربخش نبودن تشکیل آن داشته است. به همین دلیل شناسایی و یافتن ارتباطات مفهومی میان موانعی که در مسیر تشکیل اتاق فکر اخلال ایجاد کرده، میتواند تسهیلکنندهای قوی در مسیر شکلگیری اتاق فکر باشد. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر مدلسازی موانع شکلگیری اثربخش اتاق فکر بوده است. شناسایی موانع شکلگیری اتاق فکر از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری با 16 نفر از استادان مدیریت دولتی و خطمشیگذاری انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبهها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تأیید شد. کدگذاری مصاحبهها با استفاده از نرمافزار اطلس تی منجر به شناسایی 12 مانع اصلی در شکلگیری اتاق فکر شد. بهمنظور مدلسازی موانع شناسایی شده از نظرات 28 نفر از مدیران ارشد سازمانهای دولتی استان لرستان با روش نمونهگیری هدفمند و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهرهگیری از روایی محتوا و روش آزمون-پسآزمون تأیید شد. مدلسازی موانع شناساییشده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل شش سطح شد که ضعف تجربه، نبودن دانش نظری و بازخورد نامطلوب، اثرگذارترین و تعارض فرهنگی و جمعگرایی محدود، اثرپذیرترین موانع بودند.